قول بده که خواهی امد
اماهرگز نیا
اگربیایی
همه چیز خراب میشود
دیگرنمیتوانم
اینگونه با اشتیاق
به دنیا وجاده خیره شوم
من خو کرده ام
به این انتظار
به این پرسه زدن ها
در اسکله وایستگاه
اگر بیایی....
من چشم به راه چه کسی بمانم ؟
| دسترسى اين بخش فقط به كاربران سايت و بدون تگ تبليغاتى ميباشد |
| دسترسى اين بخش فقط به كاربران سايت و بدون تگ تبليغاتى ميباشد |
« مخصوص كاربران »
یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از سرکار به خانه باز میگشت، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان در برف ایستاده. اسمیت از ماشین پیاده شد و خودش را معرفی کرد و گفت من آمدهام کمکتان کنم. زن گفت صدها ماشین از روبروی من رد شدند، اما کسی نایستاد، این واقعاً لطف شماست.
ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻩ ﺑﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﺻﺪ ﻧﺎﺯ ﺷﺎﯾﺪ
ﺷﺒﯽ ﺑﺮ ﻟﺐ
ﺑﺎﻡ ﻣﻦ ﻣﯿﻨﺸﺴﺘﯽ
ﻭﮔﺮ ﺳﻨﮓ ﺑﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺟﺎ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ
ﻣﺮﺍ ﻣﯿﺸﮑﺴﺘﯽ ﻣﺮﺍﻣﯽ
ﺷﮑﺴﺘﯽ
--------------------------------------
--------------------------------------
ﺍﺗﻞ
ﻣﺘﻞ ﻫﻨﺪﻭﻧﻪ/ﻟﺒﺎﺕ ﺩﺭ ﻗﻨﺪﻭﻧﻪ!
ﺁﻫﺎﯼ ﻋﺰﯾﺰ ﺩﺭﺩﻭﻧﻪ/ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ،
ﻣﻔﻬﻮﻣﻪ؟!
--------------------------------------
--------------------------------------
تعداد صفحات : 6